لحن سرخوش درامی جدی

ساخت وبلاگ
 

 

مهدی علی میرزایی کارگردان فیلم «پالتو شتری» در گفت و گو با «صبا»

روایتی سرخوشانه از درامی جدی

شما با فیلمنامه نویسی وارد عرصه سینما شدید و فیلمنامه هایی هم که شما نوشتید از جمله «گشت ارشاد»، «در مدت معلوم»، «پارادایس» و...، متن قوی و محکمی داشتند. چه اتفاقی باعث شد بعد از این همه سال تجربه نویسندگی، در این مقطع زمانی به سراغ فیلم ساختن بروید و ما امروز شما را در قامت کارگردان ببینیم؟

رشته اصلی من در دانشکده سینما و تئاتر، کارگردانی سینما بود . کارگردانی مهارتی است که وقتی در شما ایجاد شود لزوما و بلافاصله به تولید ختم نمی شود، باید زمان بگذرد و شرایط جانبی دست به دست هم دهد تا فرصت برای فیلمسازی فراهم آید . این روند برای من کمی طول کشید که به گونه ای به سودم تمام شد چون  طی آن فیلمنامه هایی از من ساخته شد و باعث شد با سینما به شکلی کاربردی آشنا شوم .

 

باتوجه به اینکه شما فیلمنامه های زیادی را نگارش کردید، اما مسلما وقتی نویسنده ای برای اولین بار بخواهد فیلم خودش را بسازد، یکسری استراتژی های خاصی را مدنظر دارد چراکه اولین ساخته اوست و قرار است به واسطه آن فیلم به عنوان کارگردان به سینما و اهالی آن معرفی شود. فیلمنامه «پالتو شتری» چه ابعادی داشت که شما را مجاب کرد تا به عنوان اولین ساخته آن را انتخاب کنید؟

راستش خیلی  مصر نبودم که حتما با «پالتو شتری» کارگردانی را شروع کنم. یک سری عوامل و شرایط جانبی باعث شد که این فیلم را خودم کارگردانی کنم. فیلمنامه این کار که آماده شد، بازخوردهای خوبی از افراد معروف سینما گرفتم یعنی از طرق مختلف فیلمنامه به دستشان رسیده بود و تحسینی که از فیلمنامه می کردند من را مجاب کرد خودم آن را بسازم؛ ضمن اینکه کسی هم بنا به دلایلی زیر بار ساخت آن نمی رفت.

 

چرا؟

بخشی از آن به فضای تولید و مشهورات حاکم در بخش خصوصی برمی گردد. فیلمنامه ای که من نوشتم طوری بود که تنها بخش خصوصی می توانست آن را تامین کند؛ یعنی هیچ موضوع جذابی برای ارگان، نهاد یا مرکز دولتی نداشت و هیچ هدف ایدئولوژیکی را دنبال نمی کرد .  یا با عناصری که قبلا در بازار و گیشه فیلم های تجاری، امتحانشان را پس دادند، مطابقت نداشت  .پالتو شتری  عناصر خودش را بنا می کرد یعنی جذابیت هایی داشت که کمتر کسی تا به حال سراغ آن رفته بود  یا اگر هم رفته بود در گیشه  موفق نبود . توضیح این اصل که  هدف اول من در فیلم جذب  تماشاگر عام است به اقناع سرمایه گذاران ختم نمیشد و هضمش برای  بخش خصوصی بسیار دشوار بود؛ همه این شرایط دست به دست هم داد که خودم ساخت آن را برعهده بگیرم.

 

در بالا به این موضوع اشاره کردید که در این فیلم بسیاری از موارد را رعایت کرده اید. به عنوان مثال در «گشت ارشاد»، «در مدت معلوم»، «پارادایس»، «... به سراغ موضوعاتی رفتید که درگذشته کمتر به آن پرداخته شده بود اما شما این کار را انجام دادید و حتی کمی بی پرده تر آنها را نگارش کرده اید یعنی حرفهایی را زده اید که یکسری مرزبندی ها را قائل نمی شود. چه مقدار این موضوع را نقطه قوت خودتان میدانید؟ و آیا می توان «پالتو شتری» را هم دنباله رو همان فیلمنامه ها دانست؟

منظورم از اینکه گفتم به یک سری عناصر در فیلمنامه توجه داشتم و آنها را رعایت کردم عناصری است که  تماشاگر عام جذب آن شود، تنها مسائل مربوط به ممیزی نیست . منظورم به آن هسته های عاطفی یا یا موقعیت های جذابی است که مخاطب با آن ارتباط برقرار می کند؛ اما در عین حال باید اعتراف کنم که تجربه های گذشته ام خصوصا در فیلم های قبلی خصوصا پارادایس که منجر به توقیف بی حاصل و عبث  آن شد باعث شد تا روی این فیلم نگاه ویژه ای داشته باشم .

 

 

 

آیا می توان گفت این نگاه ویژه به دلیل متفاوت بودن این فیلمنامه است؟

بله این فیلمنامه متفاوت است. کارهای قبلی راحت مسائل اجتماعی را بیان می کرد اما این فیلمنامه را خیلی راحت نمی توان در دسته خاصی قرار داد و آن را موضوع بندی کرد. این فیلم سویه های  فلسفی و اخلاقی دارد؛ مضامینی دارد که در سینمای ایران کمتر به سراغ آن رفته شده است؛ شاید بتوان اینطور گفت که یک میدان بازی جدید بین موقعیت ها، کارکترها و جدال دراماتیک بینشان، باز شده است.

 

به موضوع فلسفه و اخلاق اشاره کردید؛ شما ابتدای کارتان فیلم «وزنه های بی وزن» را ساختید که رگه های فلسفی و دینی داشت (کمدی نبود)، اما بعد از آن تغییر ژانر دادید و به سمت کمدی آمدید، البته در بالا گفتید که کمی هم ژانر فلسفی در فیلم «پالتو شتری» که کمدی است وجود دارد.

البته که «پالتو شتری»  شما را بدون خنده نمی گذارد . اگر هم کسی دوست دارد آن را کمدی بداند مانعش نمی شوم  . اما از نظر خودم  این فیلم یک  درام جدی است که  با لحنی شاد و سرخوش  تعریف شده است. اما در مورد «وزنه های بی وزن» باید بگویم آن هم تقریبا حس و حال  فلسفی و دینی داشت.یعنی مسائل سختی مانند دوگانگی ذهن و عین یا عذاب وجدان هایی که از افراطی شدن ذهن بوجود می آید و یا درگیریهای ساده روحی که ذهن بیهوده آن را پیچیده می کند  در فیلم مورد بحث قرار می گرفت . در وزنه های بی وزن  من آنچنان نگران تماشاگر عام نبودم زیرا مخاطب خاص خودش را داشت و کار موفقی از هم آب درآمد.

 

آیا «پالتو شتری» شباهت هایی به آن دارد؟

به لحاظ رفتن به سمت نوعی بحث و جدلهایی که بر سر برخی عقاید و نظرات فلسفی در می گیرد شباهتهایی دارد اما پالتو شتری را عامه پسندانه تر و دراماتیک تر نوشته ام .

 

فیلم شما به بخش سودای سیمرغ راه یافته  ،  چه مقدار بابت این مسئله خوشحالید؟ به نظرتان آیا این موضوع توقعات را از شما بالاتر نمی برد و کار شما را برای فیلم های بعدی سخت تر نمی کند؟

بیش از خوشحال بودن استرس مواجهه فیلم با تماشاگر را دارم . در مورد کارهای بعدی ، همانطور که گفتم ، من تعدادی فیلمنامه آماده داشتم و دارم، راه هر کدام که باز شود آن را کارگردانی می کنم؛خیلی روی توقعات ویا حفظ یک تراز حساب باز نمی کنم و  آن قدرها  درگیر سندروم فیلم دومم نیستم چون می دانم از هر ده تا فیلم یک کارگردان ، ممکن است یکی دو تا خیلی خوب از کاردرآید . درواقع نگران این موضوع نیستم که چه اندازه فیلم دومم شبیه فیلم اولم باشد.

موفقیت «پالتو شتری» را در جشنواره چطور پیش بینی می کنید؟

هیچ پیش بینی خاصی  ندارم ؛  من شناخت زیادی از داوران بخش سودای سیمرغ ندارم و افتخار آشنایی از نزدیک با آنها را نداشته ام ، از معیارهایشان بی اطلاع هستم . ممکن است برخی ویژگی های  فیلم مورد توجه داوران قرار بگیرد ویا برعکس ممکن است  با سلایق آنها یا  سیاست های جشنواره تطابق نداشته باشد. وقتی پالتو شتری  را بدون مقایسه با دیگر فیلم ها نگاه می کنم، متوجه می شوم که بازیگرانش از توانایی بیشتری نسبت به فیلم های قبلیشان استفاده کرده اند و ما بازی های چشمگیرتری از آنها می­بینیم یعنی کلیت کار به آنها این اجازه را داده  که سطح جدید تری از تواناییشان را بروز دهند. همچنین فیلمبرداری، طراحی صحنه و چهره پردازی ، موسیقی و تدوین کار ، همه با هم هماهنگ و یکدست  هستند، و یک جهان باورپذیرو تاثیرگذار را خلق کرده اند . به هر حال هر اتفاقی برای پالتوشتری ممکن است بیفتد .

به عنوان سوال آخر؛ جشنواره فجر را چطور ارزیابی می کنید؟

من زیاد در مورد سازوکارهای جشنواره اطلاعی ندارم و این قبیلارزیابی ها از حوزه اطلاعات من خارج است.

درپایان اگر نکته ای باقی مانده بفرمایید.

فیلمنامه نویس  همیشه یکسری محاسبات را روی کاغذ با خودش انجام می دهد که برگرفته از فن و تکنیک فیلمنامه، آشنایی با شرایط اجتماعی مردم و دغدغه های آنهاست  . براساس این موارد ما کدهایی را در فیلمنامه ، قرار می دهیم و تا زمانی که مخاطبان انبوه و تماشاگران بی طرف ،  با آن مواجه نشوند نمی توانیم درباره موثر بودن آن تدبیرها  اظهار نظر کنیم. لذا الان که قبل از جشنواره است و  با شما در حال صحبت هستم و هنوز که هیچ اکران عمومی نداشته ام خیلی نمی توانم با قطعیت بگویم که این فیلم کار می کند یانه . امیدوارم تمهیدات ما موثر واقع شود.

لحن فیلم پالتو شتری...
ما را در سایت لحن فیلم پالتو شتری دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : paltoshotori بازدید : 242 تاريخ : چهارشنبه 17 بهمن 1397 ساعت: 21:08